دلم برای ورود تو لحظه شماری میکند و حنجره ام تو را فریاد میزند، تو که تجلی عشقی.
قنوتم را طولانی میکنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی
کوچههای غریب بی کسی را آب و جارو میکنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی.
هر روز چراغ دلم را با جامعه کبیره روشن میکنم
و سفره افطارم را با آل یاسین و عهد تزیین میکنم
و برای ظهور تو هر روز پای درد کمیل مینشینم.
نمیدانم آخرین ایستگاه توسل چه هیجانی دارد که مرا با خود تا آن سوی فاصلهها میبرد و صبح آدینه چه صفایی دارد، که صبح آسمانش پراز ندبه است.
مولایم…! بی تو دفتر دلمان پر است از مشقهای انتظار و من با دلم میخواهم آن روز که میآیی زیباترین مدال ایثار را تقدیم نگاه تو کنم.
ارسالی از دختر خوبم مریم نبی زاده
:: موضوعات مرتبط:
پيام هاي مهدوي ,
,
|
امتیاز مطلب : 188
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39